سفارش تبلیغ
صبا ویژن








 

در من
 

کوچه هاییست که با تو…

 

سفر هاییست که با تو…

 

روزهایست که باتو…

 

شبهاییست که با تو…

 

عاشقانه هاییست که باتو…

 

نگشته ام

 

نرفته ام

 

سر نکرده ام

 

آرام نیافته ام

 

نگفته ام

 

می بینی چقدر با تو کار دارم؟

 

زودتر بیا...


نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



بی تو
 
من به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام
 
ای نوازش تو
 
بهترین امید زیستن
 
در کنار تو
 
من ز اوج لذتی نگفتنی گذشته ام ...
 
( فریدون مشیری )


نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



 

چوپان دروغگو
 

احساس من است

 

که هر روز

 

از آمدنت خبر می دهدُ

 

تو نمی آیی ....


نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



 
 
و زندگی

 
از جایی

 
شروع میشود

 
که بی هوا

 
بوسیده میشوی
 

 

نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



 

رفتن که دیگر
 

بهانه نمی خواهد

 

چشم هایت را

 

به روی هم

 

بگذارُ برو ...

 

نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



من مطمئنم یک روز یخچال از من انتقام میگیره و هر نیم ساعت یک بار میاد در اتاقمو باز میکنه چند دقیقه بهم خیره میشه بعد دوباره درو میبنده !!
***
رابطه ها طوری داره پیش میره که میترسم ازدواج کنم. طرف بگه بیا زن و شوهر معمولی باشیم :|
هستا چنین افکار و ادمایی!
***


 

دختر : بابا جون بوســِت کنم؟

.
.
.
بابا : دخترم پول ندارماااا ، عصری مامانت بوسم کرد
  :|


 

یکی از شکستهای عشقی بزرگی که تو دانشگاه خوردم, زمانی بود که فهمیدم دختر مورد علاقه م, جزوه نمینویسه!
***

 آخرین دغدغه خیلیا:
مسئولیت زندگی رو میشه یک کاریش کرد ولی
رقص شب عروسی رو چکار کنم ؟!!!:D

 

همه تو کلاس نشسته بودیم اول ترم بود

ییهو یه دختر 26_27 ساله خشگل از در اومد توو

یکی از دوستان بلند گفت: باقلواروووو.!

بعد همون باقلوا رفت روی صندلی استاد نشست

کلاس یهو ساکت شد و اون دوستمون بدون اینکه چیزی بگه رفت و مثل مرد درسو حذف کرد :))

 

همسران گرامی :

انقدر به مویی که در غذا یافته اید گیر ندهید،

یادتان باشد این همان موییست که در گذشته ای نه چندان دور،

می بوییدید، می بوسیدید،

 

لای کتابتان نگه میداشتید وبهش قسم میخوردید.... *:| straight face

بعدازخوندنِ این متوجه میشیدکه که مغزتون اجازه خوندنِ"که"دوم رو بشما نداده*:D big grin

***

 

تو خ?ابون لم داده بودم رو ?ه ماش?ن شاس? بلند

?ه دختره اومد بهم گفت ماش?ن خودته ?ا باباته؟

ن?م نگاه? بهش کردم و گفتم دوست داشت? تو هم ?ک?شوداشت?؟

سو?چشو دراورد سوارش شدو رفت

 

 

دق?قا افسردگ? گرفتم ا?نم ... تحت درمانم :-|

***



نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



گاهی نگاهم در تمام روز با عابران ِ ناشناس ِ شهر احساس گنگ آشنایی می کند 

گاهی دل ِ بی دست و پا و سر به زیرم را آهنگ یک موسیقی غمگین هوایی می کند .


نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



هر چقدر هم که بگویی : تنهایی خوب است؛ 
 
هم من و هم تو میدانیم که: تنهایی خوب نیست  ...

ولی چه میتوان کرد وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی،

واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند .

..


نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



 
عاشق که باشی

 
می‌توانی چشم‌هایت را ببندی

 
و پرنده‌گان

 
جای تو حرف بزنند

 
مثل این شعر

 
که دارد جای من برایت آواز می‌خواند!
 
 



نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



 
 
تمام شعرهای عاشقانه را حفظ کردم


 
برای قرار مان در کافه

 
چشمان تو سوزن بود

 
لبانم را دوخت
 


نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |



<      1   2   3   4   5   >>   >


Design By : ParsSkin.Com


پناه خیال


برچسب‌ها:
[ جمعه 103/1/10 ] [ 6:14 عصر ] [ ] [ نظر ]