استفاده مردان از حلقه نسبتا جدید است. تا میانه قرن 20 بیشتر زنان بودند که حلقه در دست میکردند که این شاید یادآور روزهایی بود که زنان جزئی از املاک و داراییهای همسرشان بودند. بعد از جنگ جهانی دوم، بسیاری از مردان با جداییهای طولانیمدت از همسران خود مواجه شدند و از آن زمان آنها نیز شروع به استفاده از حلقه به عنوان نشانهای از تاهل خود کردند که آنچه موجب میشود همواره به یاد همسران خود باشند. شاید برای بسیاری این سؤال پیش بیاید که چرا حلقه ازدواج را در انگشت چهارم دست چپ میاندازند؟ تحقیقات نشان داده است یونانیان قدیم عقیده داشتند رگ مخصوصی از این انگشت میگذرد و مستقیما به قلب وارد میشود و برخیها نیز به این معتقدند که چون این انگشت را کمتر از سایر انگشتان دست خود مورد استفاده قرار میدهیم حلقه در آن قرار میگیرد و به طور کلی برای به دست کردن یک وسیله زینتی مناسبتر از سایر انگشتان دست است. اولین مردمی که حلقه به دست کردند زمانی که مهریه های عجیب سال های پیش مثل 10 کیلو بال مگس، حفظ تمام دیوان حافظ یا کل شاهنامه فردوسی، سفر به 120 کشور دنیا، 10 هزار لیتر بنزین، 10 رأس آهوی وحشی، چندین کیلو پوست پیاز و دست و پا یا قلب آقای داماد، عروسهای امروزی رو راضی نمیکنه کار به جاهای باریکتر میکشه.......... خبر جدید اما تاسف بار :
به خاله ام که در آمریکا زندگی می کنه با کلی ذوق و شوق گفتم : خاله ! من خیلی دوست دارم بیام اون جا زندگی کنم . برگشته می گه : خوب این جا کسی رو داری بری پیشش ؟ به بابام میگم : بابا نوشابه خریدی برام ؟ مادر بزرگم میگه : اولش که این کامران و هومن رو دیدم فکر میکردم زن و شوهرن ، تو نگو خواهر برادرن ! امروز داشتم وسایلامو تمیز میکردم ، کارت کلاس زبان 8 سال پیشم رو پیدا کردم ! بعد به بابام گفتم نگاه کن بعد هشت سال هنوز اینو نگه داشتم ! داشتیم با بابام تو خیابون میرفتیم دوستشو دید ، بعد از سلام و احوالپرسی دوستش به من اشاره کرد گفت این پسرتونه ؟ بابام یه سری تکون داد گفت آره دیگه چوب خدا صدا نداره ! داداشم با بابام دعواش شد رفتم جداشون کنم بابام یه چک هم به من زد گفت تو هم دست کمی از اون نداری ! چهارشنبه کلاسام تموم شد وسایلامو از خوابگاه جمع کردم اومدم خونه . . . بابام داشت به دوستش شنا یاد میداد . گفت حالا پاهای عقبتو تکون بده ! شاید باورتون نشه ولی امروز بابام به عنوان اعتراض به کثیفی اتاقم یه مرغ زنده گرفت اومد انداخت تو اتاقم ! برادر زادم اومده میگه عمویی رو درخت حیاتتون یه گنجیشک دوتا جوجه اورده . توروخدا نری اون موقع که بچه بودم یه بار به مامانم گفتم : مامان دلم میخواد یه حیوون خونگى داشته باشیم ! بچه داداشم 3 سالشه هر وقت می خواد قایموشک بازی کنه ؛ میگه : عمو تو برو گمشو تا من بیام دنبالت ! فک و فامیله داریم ؟ بابام زنگ زده غذا سفارش بده میگه 2 تا پیتزا مخصوص با یه همبرگر ساده . وقتی قط کرد بش میگم چرا نگفتی 3 تا پیتزا ؟ میگه پیتزا گرون میشد برا تو همبرگر گرفتم . فک و فامیله داریم با دختر خالم رفته بودیم بیرون ، دوست پسرش ما رو دید اومد جلو گفت : ” این پسره کیه ؟ ” دختر خالم هم اومد تریپ شاخی و دفاع از من بیاد گفت : ” هر خری که هست به تو چه ؟ ” با مامانم دعوام شده رفتم سر گوشیش میبینم شمارم رو پاک کرده ! لباس پوشیدم که برم باشگاه . مامانم میگه الان کجا میری هوا سرده ! سرما میخوری ! فک و فامیله داریم ؟ مامان بزرگم زنگ زده بود واسه داداشم که سربازیه ، شماره رو گرفته بود، هی میگفت : فک و فامیله داریم ؟ بابام زده پس کلم بهش میگم چرا میزنی ؟ فک و فامیله داریم ؟ شوهر عمم ورداشته با خرمالو املت درست کرده ! دیشب نشستیم پای ماهواره سریال عاشقانه میبینیم . زن داداشم ( که نوعروسم هست ) برگشته با عشوه به داداشم میگه : یه بار دختر عموی 3 سالم رو با خودمون بردیم شام بیرون و پیتزا خوردیم . وقتی برگشتیم خونه باباش ازش پرسید با عمو اینا شام چی خوردی ؟ جواب داد : هیچی بهم ته دیگ دادن با سوسیس ! زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند . این خارجیا با ابداع کلمه LOL به جای LOUD OUT LAUGH مثلا خواستن بگن ما خیلی مبتکریم اما قهرمانان ایران زمین با ابداع عبارت خخخخخخخخخخخ به جای ( خیلی خوبه خدایی خیلی خندیدیم خیر ببینی!! ) نقشه دشمنان را نقش بر آب کردند!!!!!!!!!!!!!! ما بچه بودیم یه بازی بود به نام : «همه ساکت بودند ناگهان خری گفت» … صد برابر پلی استیشن 3 لذت داشت ! یه ضرب المثل چینی است میگه: تا ایران هست بازیافت چرا؟!؟ از این طرح هزاران لبخند که هیچی به ما نرسید. حالااگه یه طرح هزاران فحش بذاره من یه نفری همه رو برنده میشم یه سری استکان هست آدم میخواد چای بخوره دماغش میره تو استکان :| مهندسین یه فکری به حالش کنین ، خعلی رو مخه پسته دست دوم رسید !!!! الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها … که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد تالار و شام و عاقد و عکاس و آرایشگر و فیلم و لباس و تاج و کفش و کیف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجیر و سرویس طلا… آنهم از آن سرویس خوشگلها… و از این جور مشکلها سبزه:تولد دوباره ، حیات نو و سبز بودن سمنو: ثروت و فراوانی و وفور سنجد: عشق
سیر:دارو و درمان و بعنوان ماده ای گندزاد می باشد سیب: زیبایی و سلامت سماغ: رنگ طلوع آفتاب سرکه قرمز : سن و صبر و عقل سنبل: آمدن بهار و نشان دهنده زیبائی سکه زرد : ثروت همچنین برسرسفره هفت سین شمع هایی روشن دربرابر آینه قرارمی دهند که نشان دهنده آینده ای روشن است . تخم مرغ رنگ شده نیز نشانه باروری است . آینهنیز نمادی از خلقت است . ماهی قرمز نشانه زندگی است
گاهی ذهنم ،الکن میشود ...! از بس واژه ،سقط کرده، بارور نمیشود ...! میترسم، سکوت کنم، در خود ،سقوط کند ...! می هراسم هنوز ذهنم جوان است ...! وقتی از روزگار ،دل پر میشود، طغیان میکند، میتازد، از تو که پنهان نیست، زود میبازد ...!!! و آخر ،سکوت سکوت و سکوت ...!!!! میترسم از سقوط....!!!!!!
اولین مردمی که در تاریخ، حلقه ازدواج را به کار بردند مصریان بودهاند. گویا در نوشتههای هیروگلیف که نوشتههای تصویری مصریان است حلقه، علامت ابدیت بود، یعنی حلقه ازدواج به انگشت زوجین کردن به نوعی رمز زناشویی پایدار و ابدی بوده است و پس از مصریان، مسیحیان نیز حدود سال 900 میلادی شروع به دست کردن و استفاده انگشتر و حلقه در مراسم ازدواج خود کردند.
به خاطر بچههایتان حلقه ازدواج را فراموش نکنید
یک حلقه شما را یاد چه میاندازد؟ ازدواج، عشق و شاید بشود گفت وفاداری. امروزه در اکثر کشورهای دنیا این حلقه- البته اگر در انگشت دست چپ باشد- نماد ازدواج و به دست داشتن آن نشانی از دوام این رابطه است. اما برخی از متاهلها به دلایل مختلف این نماد را همیشه همراه ندارند. اگر قبلا فقط همسرتان حق داشت از شما بخواهد حلقهتان را دست کنید، حالا یک دلیل محکم وجود دارد که شما به خاطر بچههایتان باید این حلقه را به انگشت بیندازید! یک روانشناس اجتماعی از دانشگاه آلبرتای کانادا، ادعا میکند کسانی که حلقه ازدواجشان را به دست نمیکنند در مقایسه با کسانی که آن را همیشه به دست میکنند، بیشتر بچههایشان را فراموش میکنند. دکتر اندرو هارل همچنین میگوید: «افرادی که این عادت را دارند، فراموشکارترین والدین برای فرزندانشان هستند.»
قلب مادرشوهر هم مهریه شد !!!!!!!!!!!!!!!!
میگه: پوکیه عقل که داری میخوای پوکیه استخونم بگیری !
من
مهر پدری
نوشابه خانواده
بچه سره راهی
و دیگر هیچ.
بابام یه نگا بم کرد گفت پس من چی بگم بعد 22 سال هنوز تورو نگه داشتم !؟
هیچی دیگه خودم از کادر خارج شدم . . .
امروز داداشم برگشته بهم میگه : حالا تا کی خونه ی ما آویزونی ؟
مرغه هم قد قد قد قد کنان راه افتاد تو اتاق !
من
این چیه بابااا ؟
بابام: مـــــــــرغ !!
اتاقی که طویله باشه کنار توی گاو جای یه مرغ خالیه
من
مرغ:
بخوریشون . . .
من
?ه همچ?ن تصو?ر? از من تو ذهن بچه اس . . .
گفت : تورو داریم بسه !
من:|
برو حیاطو جارو کن !
ننه صدای نوارتو کم کن بفهمم چی میگی ، ننه گوشام سنگینه ، ننه صدات واضح نمیاد ، صدای نوارتو کم کن !!
کنجکاو شدم ببینم چه خبره ،گوشی رو ازش گرفتم دیدم یه ساعته داره با پیشواز ایرانسل حرف میزنه !
میگه میخوام جنبت زیاد بشه !
دو دقیقه بعد دوباره زد !
با حالت عصبی میگم چرا دوباره میزنی ؟
میگه دیدی بی جنبه ای ؟ !
فک و فامیله داریم ؟
مهرداد ، اگه چی بشه تو منو میبری طلاق میدی ؟
داداشم خیلی جدی برگشته میگه :
اگه سکه برگرده به همون 400 تومن !!
فک و فامیله داریم ؟
یک روز تصمیم گرفت میزان علاقهاى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند .
یکى از دامادها را به خانهاش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مىزدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت .
دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد .
فردا صبح یک ماشین پژو 206 نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود و روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت »
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.
داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو 206 نو هدیه گرفت که روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
نوبت به داماد آخرى رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.
امّا داماد از جایش تکان نخورد.
او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.
همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد.
فردا صبح یک ماشین بىامو کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود که روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت»
مال یه پیره زنه بوده که دندون نداشته فقط نمکشو میک میزده !!!!!
Design By : ParsSkin.Com |