خسته و کوفته میاد خونه سلامتی اون کسی که داشت میرفت گفتم نـرو نمیتونی فراموشم کنی برگشــت نـگــام کرد گفتم دیدی نمیتونی … گفـت: ببخشید شمـــا ؟
به من گفت برو گورِت رو گم کن … . . . . . . قول داده ام...
هر آهنگی که گوش میدهم دلت تنگ یک نفر که باشد
آروم کلیدو تو در میچرخونه
و
تو مث هر شب انتظارشو میکشی
میبینی بی حوصله بهت سلام میکنه تنها حرفی که میزنه:
من یه دوش می گیرم می خوابم
....
خونه تو سکوت مطلق فرو میره!
حتی صدای تیک تاک ساعتم دیگه شنیده نمیشه!
بی هیچ حرفی بری
ناراحت میشی
عصبانی
حرص میخوری
با خودت زیر لب میگی
به من چه, کوه که نکنده, سر کار بوده,حوصله نداره نداریم
میشینی رو مبل ولی باز
بلند میشی و میری تو آشپزخونه
لیوان شیر شکلات رو پر میکنی و میزاری رو میز
با خودت میگی می زارم رو میز!
خودِ خستش تنهایی بخوره!!!
دوتا دست رو دور کمرت حس میکنی
سرتو برمیگردونی
هنوز اخم تو صورتته
داره میخنده و میگه
کِی دیدی من بدون تو لیوان شیر شکلاتمو سر بکشم!!!؟
جواب نمیدی و هنوز اخمالویی
بزنه زیر خنده و بگه
آخه قهرم بلد نیستی .. من که می دونم دلت برام تنگ شده
بغلت کنه و بلند داد بزنه
دیـــــــــوونــــــــــه تو واسه من همه دنیاییــــــــــــــ
بخندی
بلند بخندی
بخنده
بلند بخنده
به همین سادگی
قدر لحظه هاتون رو بدونید
زندگی رو میشه با همین یه دونه لیوان شیر شکلات شیرین کرد!
و حالا هر روز با گریه به دنبال قبر من می گردد !
کاش آرام پیش خودت و زیر زبانی می گفتی :
“زبانم لال !”
گاهـــــــی
هر از گاهـــــی
فانـــــوس یادت را
میان این کوچه های بی چراغ و بی چلچلـــــــه، روشن کنم
خیالت راحــــــت! من همان منـــــم؛
هنوز هم در ین شبهای بی خواب و بی خاطـــــره
میان این کوچه های تاریک پرسه میزنم
اما به هیچ ستارهی دیگری سلام نخواهــــــم کرد....
به هر زبانی که باشد بغضم را میشکند...
نمی دانم...
بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است!!!
تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد
و لحظه ای فراموشش کنی فایده ندارد...
تو دلت تنگ است...
دلت برای همان یک نفر تنگ است...
تا نیاید...
تا نباشد...
تو هنوز دلتنگی !!!
Design By : ParsSkin.Com |