سفارش تبلیغ
صبا ویژن








چه خوش خیال بودم….

که همیشه فکر می کردم در قلب تو محکومم…….

به حبس ابد!!

به یکباره جا خوردم…..

وقتی زندانبان به یکباره بر سرم فریاد زد….

هی…تو…

آزادی….

و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد…..!!!

 

*****

نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |





Design By : ParsSkin.Com


پناه خیال


برچسب‌ها:
[ شنبه 103/9/3 ] [ 2:41 صبح ] [ ] [ نظر ]