سفارش تبلیغ
صبا ویژن








 

چند سال دیگه مثلا از یکی میپرسی شما کجایـی هستید؟

می گه: ما اصالتن فیسبوکی هستم ولی
خودم چت روم یاهو بزرگ شدم....!
 

 

.

هروقت شارژ ایرانسل می گیرم و چشمم به اعدادش میوفته ، یاد رتبه کنکورم میوفتم بغض گلومو می گیره !


بچه 6ساله رو دیدم با موبایل با دوستش حرف میزد :
سینا تو فردا نمیای مهد کودک ؟ من با نیما حتما میرمااااا ؛ راستی اون یکی خطم رو پاک کن این یکی رو سیو کن !
ما 6سالمون بود با تُف پفک می چسبوندیم به هم
بعضی وقتها هم توی کمد دیواری دنبال یه در بودیم بریم سرزمین عجایب …

.

 

دختره 13سالشه استاتوس گذاشته :
خیلی سخته ببینی دستای عشقت تو دستای یکی دیگه س ! o_O
من 13سالم بود بادکنک باد میکردم سر بادکنکو میکشیدم صدای ویییییژژژژژژژ میداد …
.

.

.

آینه بغل ماشین هم نشدیم که بعضیا از اونی که فکر میکنیم بهمون نزدیکتر باشن !

.

.

.

ینکه من الان دو ساعته دارم اخبار انگلیسی می بینم به این معنی نیست که من خیلی انگلیسی بلدم بلکه بدین معنیه که کنترل در فاصله 2متری منه و دست من حتی یه متر هم نمیشه !

.

.

.

دختر : عزیزم چی کار داری می کنی ؟
پسر : پشه می کشم !
دختر : چند تا کشتی ؟
پسر : پنج تا ، دو تا نرو سه تا ماده
دختر !!!!! : از کجا فهمیدی ؟
پسر : سه تا شون جلو آیینه نشسته بودن ، دوتا شون جلو مانیتور !!!

.

.

 

بچگیا یه دورانی داشتیم برا خودمونا :
میرفتیم از این آدامس 5تومنی (که الان نسلشون منقرض شده) میخریدیم و خوب که میخوردیم و شیرینیش تموم میشد دوباره با یه حبه قند میخوردیمش و
خوب که مخلوط میشد درمیاوردیم و میذاشتیم تو یخچال برا دفعه بعد !
ینی اصلاح الگوی مصرف بودیم در حد برج دبی …

.

.

یه بار رفتم باشگاه بدنسازی اسم نوشتم مربیه همون روز اول بهم یه رژیم داد صبح باس یه خرما لیس میزدم ؛ اونوخت شب به همون خرمای صبح خیره میشدم !!!
سه روز رفتم بعدش به این نتیجه رسیدم مرد باس معرفت داشته باشه نه بازوی ستبر !

.

ماشین لباسشویی خونمون خییییلییییی پیشرفتست.

 

کاری به این نداره چه رنگی بهش لباس تحویل میدی

نگاه میکنه ببینه چه رنگی بهت میاد

همون رنگو بهت تحویل میده !

.

.

.

به داداشم گفتم لپتاپمو بده

دو متر کلن از هم فاصله داشتیم

دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده

آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور یه همچین ادمهای

لارجـــی هستیــــم مــــا : )))

.

ملت واسه تجدید خاطره آلبوم عکساشونونگا میکنن

ما هم کافیه زیر تختمونو تمیز کنیم !!!

.

یکی از معضلات بچگیم این بود که

چرا من نمی تونم مثل شخصیت های کارتون

که اشکاشون به دو طرف پرت میشد گریه کنم!

 


نوشته شده در ساعت توسط sayda نظرات ( ) |





Design By : ParsSkin.Com


پناه خیال


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 103/2/11 ] [ 10:5 صبح ] [ ] [ نظر ]