رسم " خوب " ها همین است ؛ دلتنگشان می شوی ! این عادلانه نیست! من از طــــــرح نگاه تـــــو امید مبهمی دارم عزیز ِ دلم روزی چند بار دوستت دارم
حرف آمدنشان شادت می کند
و ماندنشان ...
با دلت چنان می کند
که هنوز نرفته ...
گاهی در شعرهایم مجبورم
زیبایی تو را
در آغوش بیگانه ای تصور کنم
افسوس که تو همچنان زیبایی،
حتی وقتی
سهم من نیستی!
نگاهتــــــ را نگیــر از من که با آن عالمـــــی دارم
هنوز وقتـے آسمان ِ دلمـــ ابریست
لمس ِسبک ِ دستان ِ مهربانت را روے ِ مو هایمــ حس مـےکنمـــ
...
تو هنوز با تمام ِ نبودنت
تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایـے ...
یکبار وقتی که هوا بَرَم می دارد ، قدم می زنیم
وقتی که خوابم می آید ، تو می آیی
یکبار وقتی که باران ناز می کند ، دلِ ناودان می شکند و می بارد
وقتی که شب شروع می شود ، تمام می شود
یک بار دیگر هم دوستت دارم !
باقیِ روز را
هنوز را
Design By : ParsSkin.Com |