یه بارم ما یه دونه هندونه خوردیم در حدی که کم مونده بود پوستش سوراخ شه ! فرداش رفتگر محلمون در زد و گفت : اگه دیگه بااین پوست هندونه کاری ندارین من ببرمش :| اینایی که جدیدن میان فیسبوک پست میزارن آخرش مینویسن «بگو خب» همون هایی هستن که دوره راهنمایی میرفتن مدرسه میگفتن «نــــــــه غلام» :))))))))) داشتم با بابام شطرنج بازی میکردم یه دختره هست تو دوران کودکی هم محله ایمون بود !
برگشته میگه یا مات میشی یا ماشینتو ازت میگیرم :|
دو راهی ذلت و خفت همینه والا :|
الان جوری خودشو میگیره انگارکیه...
یادش رفته بچه بود هر وقت ماکارونی داشتن می دوید تو کوچه میگفت ما امشب برنج دراز داریم!!!
من از تو میمردم
اما تو زندگانی من بودی
تو با من میرفتی
تو در من میخواندی
وقتی که من خیابانها را
بی هیچ مقصدی میپیمودم
تو با من میرفتی
تو در من میخواندی
فروغ فرخزاد
Design By : ParsSkin.Com |